Tuesday, August 16, 2011

تور پیرزنان

تعدادى پيرزن با اتوبوس عازم تورى تفريحی بودند. پس از مدتى يکى از پيرزنان به پشت راننده زد و يک مشت بادام به او تعارف کرد. راننده تشکر کرد و بادام‌ها را گرفت وخورد. در حدود ٤٥ دقيقه بعد دوباره پيرزن با يک مشت بادام نزد راننده آمد و بادام‌ها را به او تعارف کرد. راننده باز هم تشکر کرد و بادام‌ها را گرفت و خورد. اينکار دوبار ديگر هم تکرار شد تا آن که بار پنجم که پيرزن باز با يک مشت بادام سراغ راننده آمد، راننده از او پرسيد: چرا خودتان بادام‌ها را نمى‌خوريد؟ پيرزن گفت چون ما دندان نداريم. راننده که خيلى کنجکاو شده بود، پرسيد پس چرا آن‌ها را خريده‌ايد؟ پيرزن گفت ما شکلات روى بادام‌ها را خيلى دوست داريم!


No comments:

Post a Comment